:)
عقل بيهوده سر طرح معما داردبازي عشق مگر شايدو اما دارد با نسيم سحري دشت پر از لاله شکفتسر سربسته چرا اينهمه رسوا دارد در خيال آمدي و آينه ي قلب شکستآينه تازه از امروز تماشا دارد بس که دلتنگم اگر گريه...
View Articleقلمي که داشت خشک ميشد........!!!!
داشتم فکر ميکردم،باز هم به مرام بارانيِ ابرها؛راستي حالا که تو با من غريبه شده اي اگر باران بر قلمم نمي باريد، چه به روز همين تک واژه ها مي آمد؟!!....پ.ن: اين روزها اينقدر نبوده اي که حس ميکنم از...
View Articleسالي که نو شد...!!!
گفته بودم انگار؛ برف و يخ زمستاني ام، تنها با آتش اشتياق تو آب مي شود؛ "تمام هرم نگاهت به جان من بنشيد........!!"...
View Articleبراي خداحافظي......!
قسم به پائيز و باران پائيزي اشقسم به پائيز و به تک تک برگ هاي آتشينش؛ -ديگر بدون تو دست و دلم هيچ کدام از پي هيچ کلمه اي نخواهد رفت ،...
View Article
More Pages to Explore .....